سفارش تبلیغ
صبا ویژن

[ و فرمود : ] رشک بردن دوست از خالص نبودن دوستى اوست . [نهج البلاغه]

 
آموزنده

i یا مقلب القلوب

چهارشنبه 87/12/28 ساعت 8:9 عصر

 
یک سال گذشت هر چه کردم دیدی و هر چه بخشیدی و عفو کردی ندیدم ، هراسان شدم پناهم دادی ، بیمار شدم شفایم دادی . آرامش و امنیت که رسید ، طبیب و پناه را از یادم بردم ، یک سال گذشت و چهار فصل و دوازده ماه و سیصد و شصت و شش روز گذشت ، چگونه است که رهایم نمیکنی؟ چگونه است که هر گز ، هرگز از تو ناامید نمیگردم ؟ آوای ملکوتی یا مقلب القلوب والابصار می آید . تو مرا میخوانی که بخوانمت ؟ این منم با حسرت سال های رفته یا مدبر اللیل و النهار . این منم با هزاران امید به سال های پیش رو یا محول الحول و الاحوال . بندگی ام را بپذیر ، التماس مرا بشنو ، حول حالنا الی احسن الحال

نوشته شده توسط: Janatan

نوشته های دیگران ()


i ْلیست کل یادداشت های این وبلاگ

 کارگشا
خدایا!
یا مقلب القلوب
بهار در راه است...
تنهایی...
[عناوین آرشیوشده]


خانه
مدیریت
پست الکترونیک
شناسنامه
 RSS 

:: کل بازدیدها ::
18269

:: بازدیدهای امروز::
7


:: بازدیدهای دیروز::
18


:: درباره خودم ::

آموزنده

:: لینک به وبلاگ ::

آموزنده

:: پیوندهای روزانه ::

دانشگاه علوم پزشکی قم [18]
[آرشیو(1)]

:: اوقات شرعی ::

:: لوگوی دوستان من ::


:: آرشیو ::

از بهاران
پاییز 1387
تابستان 1387
زمستان 1386
زمستان 1387

:: وضعیت من در یاهو::

یــــاهـو

:: خبرنامه ::